جدول جو
جدول جو

معنی روز کوشش - جستجوی لغت در جدول جو

روز کوشش
(زِ شِ)
روز جنگ. (از برهان قاطع) (انجمن آرا) (شرفنامۀ منیری). روز نبرد:
آن جهانداری که از آواز کوسش دمبدم
روز کوشش آید اندر گوشش النصر معک.
سلمان ساوجی (از انجمن آرا)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روز کور
تصویر روز کور
آنکه نمی تواند در روز ببیند
فرهنگ فارسی عمید
(زِ رَ / رُو شَ)
کنایه است از روز خوش. (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(زِ خوَش / خُش)
کنایه از ایام جوانی است. (برهان قاطع). جوانی و ایام صحت. (انجمن آرا) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
عارضه ای که موجب شود در روز و در برابر آفتاب چشم ها نبیند معمولااین حالت برای برخی جانوران مثلا خفاش در تمام دوران زندگی موجود است و این حیوان روزها در برابر نور خورشید از دیدن عاجز است جهر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روز خوش
تصویر روز خوش
روز بخیر
فرهنگ واژه فارسی سره